the love story-EP3
we can fly by ss501
درباره وبلاگ


سلام اسم من نيلوفره. 16 سالمه و از شاهين شهر هستمو عاشق كره ام...خواننده مورد علاقمم كيم هيون جونگه... فايتينگ!!!

پيوندها
فقط کی پاپ و دابل اس
زیر آسمان کره جنوبی
iraniancats-ss501
novel about ss501
just ss501
kpop-island
ss501 my super star
sky
just ss501
fashion
فرشته هايي از كره جنوبي
ss501 our dream forever
park jung min
زوجهاي كره اي.....!!!
ستاره هاي كره اي، بدو دانلود
gharibeh
داستانهايي از همه رنگ...
چيتوزيا
ss501center
بهترين داستانهاي كره اي
عشق محبوب ترين بازيگران كره
تیم یعنی لیورپول
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان we can fly by ss501 و آدرس ss501superhits.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 562
بازدید کل : 84769
تعداد مطالب : 57
تعداد نظرات : 67
تعداد آنلاین : 2

نويسندگان
niloofar
Elnaz
ghazalkavoosi

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:, :: 18:30 :: نويسنده : niloofar

حرفشو قطع كرد و گفت: خاك به سرم شد غزلو بردن

نوشين : كيو؟                   نيلو: كجا؟         الي: كيا؟
نيلو و نوشين و الي: چرا بردنش؟                 مهسا: زهر مار شوخي نميكنم غزل كو؟

منو نوشين و نيلو اول سمت چپمونو نگاه كرديم بعد راست و بعد پشت و بعد جلومونو نگاه كرديم و با تعجب گفتيم: كوش؟ غزل كجايي؟؟(باداد)

همه داشتن نگامون مي كردند كه يهو نوشين گفت: بچه ها اونجارو(بادست اشاره داد)

همه با هم به سمت دست نوشين نگاه كرديم كه ديديم يكي با يه عالمه ساك عين يه خر باركش داره مياد سمتمون رفتيم سمتشو...                               نيلو: كجا رفتي يهو؟

نوشين: خبرت نميگي بي خبري ميميرن اينااااا           مهسا: عوضي ترسيديم !!!

الي: خره چرا مثل گاو سرتو ميندازي پايين و ميري دنبال علف ها؟!؟!؟؟

غزل : خفه شيد نميخوايد كمكم كنيد بي شعورا؟

همه با هم: نه... غزل : چي؟     الناز: من دستم درد ميكنه خودت بيارشون نوكر...

مهسا: اه چقدر هوا خفس مگه نه نوشين؟     نوشين: آره خيلي بيا بريم بيرون

هردو هم زمان با دو رفتند بيرون   نيلو: الو...الو...الو..بله ...صداتون قطع و وصل ميشه يه لحظه گوشي. اونم رفت بيرون منم پشت سرش با سرعت اومدم برم بيرون كه با سر محكم رفتم تو سينه ي يه نفر و سرمو از سينش جدا كردم و گرفتم تو دستامو گفتم: آخ سرم؟

كه يه صداي آشنا گفت :  حواست كجاست؟

الي : متاسفم...متاسفم

_ متاسف بودنت چيزي رو درست نميكنه بهتره چشاتو باز كني و راه بري.

الي: هي ...تو فكر كردي كي هستي؟ بچه پرو...اصلا خوب كردم زدم تو سينت ايشاال... جاش كبود شه ؟

كه يهو خودشو چهارتاي ديگه كه باش بودن زدن زير خنده تازه فهميدم چه گوهي خوردم سرمو اوردم بالا و نگاشون كردم اما چون كلاه زده بودن فقط لباشون معلوم بودو نميتونستم چيزي از صورتاشون رو ببيننم به خودم اومدم اونا هنوز داشتند مي خنديدند كه دوباره قاطي كردم و گفتم: اصلا به من چه؟ خودت بايد حواستو جمع ميكردي با سينه هاي سفتش زده تو سر من تازه ميگه حواستو جمع كن پرو معذرت خواهي هم بلد نيس بكنه. مهم نيست معذرت خواهي نكن چون من خيلي بخشنده و مهربونم مي بخشمت حالا برو كنار ميخوام رد شم.

اما اون از جاش تكون نخورد نگاش كردم فقط دهنشو ديدم كه باز مونده بود.

گفتم: اصلا نرو كنار اين گستاخيم ميبخشم و از اون طرف ميرم. ول كردمو رفتم بيرون بچه ها منتظرم بودن

غزل: تو كه زودتر از من اومدي بيرون پس چي شد؟ گفتم: بعدا براتون تعريف ميكنم فعلا بريم خونه كه خيلي خستمه.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: